بیداری اندیشه رشد شرق (بارش)

روز و شب تاسوعا به نام حضرت عباس شناخته می شود. در مورد زندگی حضرت ابوالفضل العباس، تا قبل از عاشورا خیلی کم نوشته شده است؛ اما جوانمردی عاشقانه اش در یک نصف روز عاشورا، او را جاودان کرده است. کسی که چند روز است در گرمای کربلا آب نخورده، از میان دشمنان عبور می کند و خود را به آب می رساند. دستش را زیر آب می برد و تا می خواهد آب بیاشامد، یاد امام حسین و خانواده اش می افتد، به خاطر تشنگی آنان آب را روی آب می ریزد. این اوج عاشقی و جوانمردی بی پاسخ نمانده است که میلیون ها انسان امروز عاشق او هستند.

استاد شهید آیت الله مرتضی مطهری: بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین باری الخلائق اجمعین والصلوه والسلام و علی عبدالله و رسوله و حبیبه و صفیه ، سیدنا و نبینا و مولانا ابی القاسم محمد صلی الله علیه و آله وسلم و علی آله الطیبین الطاهرین المعصومین ، الذین یبلغون رسالات الله و یخشونه و لا یخشون احدا الا الله و کفی بالله حسیبا.
قبلا عرض کردم که ممکن است از یک جمله ، انواع استفاده ها از جنبه های مختلف بشودو همه هم درست باشند. حوادث هم چنینند ، و عرض کردم که حادثه کربلا چنین حادثه ای است و حقیقتا وقتی خودم از روی فکر و حقیقت راجع به این حادثه تامل می کنم ، می بینم همین طور است ، و هر چه انسان بیشتر تامل و تعمق می کند ، آموزشهای جدیدی پیدا می شود. 
عرض کردم که این حادثه ، حادثه ای است شبیه پذیر و نمایش پذیر ، دارای سوژه های بسیار زیاد که گویی که آن را برای نشان دادن تهیه کرده اند. اکنون عرض می کنم که این جنبه حادثه کربلا ، راز دیگری دارد ( اینکه من تعبیر به حادثه می کنم نه به قیام و یا نهضت ، برای این است که کلمه قیام یا نهضت ، آنچنان که باید، نشان دهنده عظمت این قضیه نیست ، و کلمه ای هم پیدا نکردم که بتواند این عظمت را نشان بدهد. از این جهت ، مطلب را با یک تعبیر خیلی کلی بیان می کنم. می گویم حادثه کربلا ، نمی گویم قیام ، چون بیش از قیام است ، نمی گویم نهضت ، چون بیش از نهضت است ).
آن راز این است که اساسا خود این حادثه ، تمام این حادثه ، تجسم اسلام است در همه ابعاد و جنبه ها. یعنی

		” برداشت امثال " دعبل خزاعی " از نهضت اباعبدالله ، به تناسب زمان ، فقط جنبه های پرخاشگری آن است. برداشت " محتشم کاشانی " جنبه های تاثر آمیز ، رقت آور و گریه آور آن است. برداشت " عمان سامانی " یا صفی علیشاه از این نهضت ، برداشتهای عرفانی ، عشق الهی ، محبت الهی و پاکبازی در راه حق استکه اساسی ترین جنبه های قیام حسینی جنبه پاکبازی او در راه حق است. همه این برداشتها درست است ولی به عنوان یکی از جنبه ها.... “

راز اینکه این حادثه ، نمایش پذیر و شبیه پذیر است ، این است که تجسم فکر و ایده چند جانبه و چند وجه و چند بعد اسلامی است. همه اصول و جنبه های اسلامی عملا در این حادثه تجسم پیدا کرده است ، اسلام است در جریان و در عمل و در مرحله تحقق.
می دانید که گاهی مجسمه سازیها یا نقاشیها برای یک ایده بخصوص است. حالا اینکه گاهی اساسا هیچ ایده ای در آن نیست و به اصطلاح ، هنر برای هنر و زیبایی است ، هیچ ، ولی گاهی برای نشان دادن یک فکر است. مثلا شخصی که از خارج برگشته بود ، می گفت از جمله چیزهایی که من در یکی از موزه های آنجا دیدم ، این بود که بر روی یک تخت ، مجسمه یک زن بسیار زیبا و جوانی بود و مجسمه جوانی هم در کنار او بود در حالی که جوان از جا حرکت کرده و یک پایش را پایین تخت و رویش را برگردانده بود. مثل اینکه داشت به سرعت از آن زن دور می شد. معلوم بود که پهلوی او بوده است ، گفت من نفهمیدم که معنای این چیست ؟ آیا قصه ای را نشان می دهد ؟ از راهنما پرسیدم ، گفت : این تجسم فکر افلاطون است ، فکری که فلاسفه دارنددرباره انسان ، راجع به عشقها که وصالها ، مدفن عشقهاست و عشقها اگر صد در صد منجر به وصال بشوند ، در نهایت امر تبدیل به بیزاریها ، و معشوقها تبدیل به منفورها می شوند. اصلی است که حکما و عرفا آن را بیان کرده اند که انسان عاشق چیزی است که آن را ندارد ، و تا وقتی که آن چیز را ندارد ، بدان عشق می ورزد. همین که صددرصد به آن رسید ، حرارت عشق تبدیل به سردی می شود ، و به دنبال معشوقی دیگر می رود.
می بینیم این تجسم یک فکر است اما تجسمی بی روح. یعنی فکری را در سنگ نمایش داده اند ولی سنگ ، روح ندارد. این ، واقعیت و حقیقت نیست. یا در نقاشیها ممکن است چنین چیزهایی باشد ، و چقدر تفاوت است میان تجسم بی روح و تجسم زنده و جاندار که یک فکر تجسم پیدا کند ، پیاده بشود در یک موضوع جاندار ذی حیات ، آنهم نه هر جانداری مثل نمایشهای بی حقیقت و صورتسازیهایی که امروز درست می کنند و حقیقتی در کار نیست ، بلکه در عین حال ، تنها نمایش نباشد ، حقیقت و واقعیت باشد ، یعنی پیاده شدن واقعی باشد.
حادثه کربلا خودش یک نمایش از سربازان اسلام است اما نه نمایشی که صرفا نمایش یعنی صورتسازی باشد ، آدمکهایی درست بکنند و صورتی بسازند ولی در واقع حقیقت نداشته باشد. مثلا فرض کنید آیه : ان الله اشتری من المؤمنین انفسهم و اموالهم بان لهم الجنه. در حادثه کربلا ، خودش را در عمل نشان می دهد و همچنین آیات دیگر قرآن که بعد انشاء الله توفیق پیدا بکنم به عرض می رسانم. ما می بینیم در طول تاریخ ، برداشتها از حادثه کربلا خیلی متفاوت بوده است.
 قبلا اشاره کردم که مثلا برداشت " دعبل خزاعی " از شعرای معاصر حضرت رضا علیه السلام ، برداشت " کمیت اسدی " از شعرای معاصر امام سجاد و امام باقر علیه السلام با برداشت مثلا محتشم کاشانی یا سامانی و یا صفی علیشاه متفاوت است. آنها یک جور برداشت کرده اند ، محتشم جور دیگری برداشت کرده است ، سامانی جور دیگری برداشت دارد ، صفی علیشاه طور دیگری و اقبال لاهوری به گونه ای دیگر. 
این ، چگونه است ؟ و به نظر من همه اینها ، برداشتهای صحیح است ( البته برداشتهای غلط هم وجود دارد ، با برداشتهای غلط کاری ندارم ) ، ولی ناقص است. صحیح است ولی کامل نیست. صحیح است یعنی غلط و دروغ نیست ولی یک جنبه آن است.
مثل همان داستان فیل است که ملای رومی نقل کرده است که عده ای در تاریکی می خواستند با لمس کردن ، آن را تشخیص بدهند. آنکه به پشت فیل دست زده بود یک طور قضاوت می کرد ، آنکه به گوش فیل دست زده بود طور دیگری قضاوت می کرد. این قضاوتها هم درست بود و هم غلط بود. غلط بودن از آن جهت که فیل به عنوان یک مجموعه ، آن نبود که آنها می گفتند و درست بود یعنی به آن نسبت که دستشان به فیل رسیده بود ، درست می گفتند. آنکه دستش به گوش فیل رسیده بود

		” وقتی بخواهیم به جامعیت اسلام نظر بیفکنیم باید نگاهی هم به نهضت حسینی بکنیم. می بینیم امام حسین علیه السلام ، کلیات اسلام را عملا در کربلا به مرحله عمل آورده ، مجسم کرده است ولی تجسم زنده و جاندار حقیقی و واقعی ، نه تجسم بی روح. ... “

، گفت شکل بادبزن است ، راست می گفت ، آن چیزی را که او لمس کرده بود ، شکل بادبزن بود ، اما فیل به شکل باد بزن نبود. آن کس که دستش به خرطوم فیل خورده بود ، گفت فیل به شکل ناودان است. هم درست بود و هم غلط. درست بود از آن جهت که چیزی که او لمس کرده بود ، به شکل ناودان بود و غلط بود چون فیل به شکل ناودان نبود. 
فیل یک مجموعه است که یک عضوش مثل پشت بام است یعنی پشت فیل و یک عضوش مثل استوانه است یعنی پای فیل ، یک عضو دیگرش مثل ناودان است یعنی خرطوم فیل ، اما فیل در مجموع خودش فیل است. این است که برداشتها ، هم درست است و هم در عین حال غلط.
 برداشت امثال " دعبل خزاعی " از نهضت اباعبدالله ، به تناسب زمان ، فقط جنبه های پرخاشگری آن است. برداشت " محتشم کاشانی " جنبه های تاثر آمیز ، رقت آور و گریه آور آن است. برداشت " عمان سامانی " یا صفی علیشاه از این نهضت ، برداشتهای عرفانی ، عشق الهی ، محبت الهی و پاکبازی در راه حق استکه اساسی ترین جنبه های قیام حسینی جنبه پاکبازی او در راه حق است. همه این برداشتها درست است ولی به عنوان یکی از جنبه ها.
او که از جنبه حماسی گفته ، او که از جنبه اخلاقی گفته است ، او که از جنبه پند و اندرز گفته است ، همه درست گفته اند ، ولی برداشت هر یک ، از یک جنبه و عضو این نهضت است نه از تمام اندام آن. وقتی بخواهیم به جامعیت اسلام نظر بیفکنیم باید نگاهی هم به نهضت حسینی بکنیم. می بینیم امام حسین علیه السلام ، کلیات اسلام را عملا در کربلا به مرحله عمل آورده ، مجسم کرده است ولی تجسم زنده و جاندار حقیقی و واقعی ، نه تجسم بی روح.
انسان وقتی در حادثه کربلا تامل می کند ، اموری را می بیند که دچار حیرت می شود و می گوید اینها نمی تواند تصادفی باشد ، و سر اینکه ائمه اطهار ، اینهمه به زنده نگه داشتن و احیای این خاطره توصیه و تاکید کرده و نگذاشته اند حادثه کربلا فراموش شود ، این است که این حادثه ، یک اسلام مجسم است ، نگذارید این اسلام مجسم فراموش شود.
ما در حادثه کربلا به جریان عجیبی برخورد می کنیم و آن اینکه می بینیم در این حادثه ، مرد نقش دارد ، زن نقش دارد ، پیر و جوان و کودک ، نقش دارند. سفید و سیاه نقش دارند ، عرب و غیر عرب نقش دارند ، طبقات و جنبه های مختلف نقش دارند. گویی اساسا در قضا و قدر الهی مقدر شده است که در این حادثه ، نقشهای مختلف از طرف طبقات مختلف ایفا بشود ، یعنی اسلام نشان داده بشود.
اینکه عرض می کنم زن نقش دارد ، منحصر به زینب سلام الله علیها نیست. در این زمینه داستانها داریم. ما در کربلا یک زن شهید داریم. و آن ، زن جناب عبدالله بن عمیر کلبی است. دو زن دیگر داریم که رسما وارد میدان جنگ شده اندولی اباعبدالله مانع شد و به آنها امر فرمود که برگردید و آنها برگشتند. مادرهایی ، ناظر شهادت فرزندانشان بوده و این را ، در راه خدا به

		” سر اینکه ائمه اطهار ، اینهمه به زنده نگه داشتن و احیای این خاطره توصیه و تاکید کرده و نگذاشته اند حادثه کربلا فراموش شود ، این است که این حادثه ، یک اسلام مجسم است ، نگذارید این اسلام مجسم فراموش شود.... “

حساب آورده اند.
همچنین ما در کربلا ، پانزده نفر به نام موالی* می بینیم. مخصوصا که یکی از آنها به نام مولی خوانده شده است: مولی شوذب، مولی عابس بن عبید. علمای بزرگی مثل مرحوم حاجی نوری و مرحوم حاج شیخ عباس قمی ، این را تایید کرده اند. اشتباه نشود ، منظور از مولا عابس ، این نیست که غلام یا آزاد شده عابس بوده بلکه به این معنی است که هم پیمان او بوده ، و گفته اند که در جلالت قدر و شخصیت اجتماعی ، از عابس بزرگتر بوده است.
من امشب ، جنبه هایی از حادثه کربلا را تا اندازه ای که بتوانم ، برای شما عرض می کنم. برای نشان دادن جنبه های توحیدی و عرفانی ، جنبه هایی پاکباختگی در راه خدا و اینکه ما سوای خدا را هیچ انگاشتن شاید همان دو جمله اباعبدالله در اولین خطبه هایی که انشاء فرمود ، یعنی خطبه ای که در مکه ایراد کرد ، کافی باشد. سخنش این بود : رضی الله و الله رضانا اهل البیت .ما اهل بیت از خودمان پسند نداریم ، ما آنچه را می پسندیم که خدا برای ما پسندیده باشد. هر راهی را که خدا برای ما معین کرده است ، ما همان راه را می پسندیم.
امام باقر علیه السلام به عیادت جابر می رود ، احوال او را می پرسد. امام باقر ، جوان است و جابر از اصحاب پیغمبر و پیر مرد است. جابر عرض می کند : یابن رسول الله ! در حالی هستم که فقر را بر غنا ، بیماری را بر سلامت ، و مردان را بر زنده ماندن ترجیح می دهم.
امام علیه السلام فرمود : ما اهل بیت این طور نیستیم ، ما از خودمان پسندی نداریم ، ما هر طوری که خدا مصلحت بداند ، همان بر ایمان خوب است. در آخرین جمله های اباعبدالله باز می بینیم انعکاس همین مفاهیم هست. به تعبیر مرحوم آیتی ( استنتاج خیلی لطیفی است ) ، این جنگ ، با یک تیر آغاز شد و با یک تیر پایان پذیرفت.
در روز عاشورا ، اولین تیر را عمر سعد پرتاب کرد ، و بعد گفت به امیر خبر بدهید که اولین تیرانداز که به طرف حسین تیر پرتاب کرد ، من بودم. بعد از آن بود که جنگ شروع شد ( امام حسین اصحابش را از اینکه آغازگر جنگ باشند ، نهی فرموده بود ). با یک تیر هم جنگ ، خاتمه پیدا کرد. اباعبدالله سوار اسب بودند و خیلی خسته و جراحات زیاد برداشته و تقریبا توانائیهایشان رو به پایان بود. تیری می آید و بر سینه حضرت می نشیند و اباعبدالله از روی اسب به روی زمین می افتد و در همانحال می فرماید : رضا بقضائک و تسلیما لامرک ، لا معبود سواک ، یا غیاث المستغیثین .
*مولی از لغاتی است که در زبان عربی ، معانی متعددی دارد . گاهی به معنی آزاد شده و بسیاری اوقات به معنی کسی است که با شخص یا قوم دیگر عقد ولا داشته باشد ، یعنی هم پیمان شده که مجاور آنها باشد یا از یکدیگر دفاع کنند . اگر می گفتند فلان کس از موالی است ، یعنی از کسانی است که هم پیمان است . اینکه می گویند مولی یعنی برده ، درست نیست .
وقتی می گویند اعراب ایرانیان را موالی می خواندند ، مسلما منظور بردگان نبوده است ، به ایرانیان که برده نمی گفتند .

تنفس خوب و سالم در شرایط بحرانى مانند عصبانیت و استرس بسیار مهم است، در این شرایط اکثر افراد به تنفس توسط قفسه سینه متوسل مى‌شوند. در این نوع تنفس دم و بازدم بزرگ و جداگانه است که قفسه سینه به سرعت باد مى‌کند و خالى مى‌شود.
براى این که در دوران عصبانیت بتوانید سالم و درست نفس بکشید، باید روى زمین دراز بکشید دو دست خود را روى قفسه سینه قرار دهید و از دست خود به عنوان یک وسیله براى کاهش حرکات قفسه سینه استفاده کنید و به جاى این که حرکات قفسه سینه دخالت داشته باشد به دیگر اعضاى بدن خود اجازه دهید تا در تنفس شرکت کنند و به جاى دم و بازدم قفسه سینه از دیافراگم استفاده کنید. به مدت ? دقیقه این حرکت را تکرار کنید.
البته این نکته را نیز یادآور شویم اکثر افراد در مواقعى که زیاد احساساتى مى‌شوند یا دچار چالش‌هاى فیزیکى هستند از تنفس قفسه سینه استفاده مى‌کنند و این اصلاً اشتباه نیست.

 به گزارش مرکز خبر حوزه ‌آیت‌الله‌العظمی نوری همدانی گفتند: اسلام عنایت ویژه ای به وحدت، اتحاد و اخوت دارند و اگر روزی اتحاد به هم بخورد عزت و اقتدار از بین خواهد رفت.

معظم له بیان داشتند: دشمنان از راه اختلاف بین قبایل، شیعه و سنی، فرهنگ، اقتصاد و سیاست وارد می شوند و این شایسته نیست که بین امت اسلام و گروه ها اختلاف باشد.

ایشان افزودند: دشمن به خاطر اینکه اختلاف بیندازد، حوزه و دانشگاه را از هم جدا کرد و دانشگاه ها را به سوی غرب برد.

این مرجع تقلید به نقشه دشمنان اشاره کردند و بیان داشتند: استکبار حوزه‌ها را به حاشیه برد و بسیاری از علوم را از حوزه گرفت، تا اینکه از نفوذ روحانیت جلوگیری شد و دشمنان در نتیجه خالی بودن صحنه، در مجامع بین المللی پیشرفت کردند.

ایشان گفتند: ارتباط حوزه و دانشگاه باید زیاد باشد چون جریانات، تابع علما و دانشمندان هستند و به وسیله این ارتباط اتحاد به وجود خواهد ‌آمد.

‌آیت‌الله‌العظمی نوری همدانی، تحقق اتحاد حوزه و دانشگاه را با اتحاد و همدلی در مقابل دشمنان عنوان کردند و گفتند: امروزه جای کار، زیاد است و اسلام فریادگری دلسوز و متحرک می خواهد، تا عملا وحدت حوزه و دانشگاه را محقق کند.

در ابتدای این دیدار، آقای سید مهدی محدث، گزارشی از فعالیت های دانشگاه های استان قم ارائه کرد و گفت: دانشگاه های قم در 32 مرکز آموزش عالی 1200 نفر هیئت علمی دارد که 735 نفر عضو بسیج اساتید هستند و در 18 گروه علمی مورد نیاز، سازماندهی شده اند.

رئیس بسیج اساتید استان قم یادآور شد: ‌آنچه مردم از حوزه و دانشگاه انتظار دارند این است که بتوانند جامعه ایده ال را به عنوان الگوی جامعه اسلامی به جهان اسلام ارائه دهند و در همین زمینه سندی تحت عنوان پیش نویس سند وحدت حوزه و دانشگاه آماده شده و بسیج اساتید با همراهی حوزه علمیه و فرهیختگان این دو نهاد پیش نویس آن آماده نمودند.

 سید مهدی محدث در گفتگو با خبرنگار مرکز خبر حوزه، افزود: بر همین اساس دوکارگاه علمی و هم اندیشی متشکل از اساتید مجرب و متعهد حوزه و دانشگاه در تهران و قم تشکیل شده و دو سند پیشنهادی به موازات یکدیگر تهیه و پس از تشکیل کارگاه مشترک و تبادل نظر، نهایتا تنظیم سند اصلی به عهده یکی از اعضای کارگاه هم اندیشی قم نهاده شد.

وی با بیان اینکه با توجه به واقعیت های موجود، محتوای این منشور به بحث و تبادل نظر گذاشته شده است گفت: امید است بزرگان حوزوی و دانشگاهی با دقت نظر و موشکافی علمی، موجبات اصلاح و تکمیل آنرا فراهم نموده تا پس از تصویب و ابلاغ از سوی مبادی رسمی و قانونی، مبنایی برای مدیریت هوشمندانه و هدفمند پروسه وحدت حوزه و دانشگاه قرار گیرد.

رئیس سازمان بسیج اساتید استان قم با اعلام اینکه هم اندیشی وحدت حوزه و دانشگاه، دوشنبه 26 آذر در سالن اجتماعات مدرسه عالی دارالشفاء قم برگزار می شود گفت: این هم اندیشی با شعار آزاداندیشی، دانایی محوری و ارزش مداری برگزاری می شود و موضوع محوری آن، نقش وحدت حوزه و دانشگاه در تحول علمی کشور است.

وی ایجاد رابطه با مراکز فرهنگی و همکاری و مشارکت روحانیت در تعالی دانشگاه ها را از اهداف برگزاری این هم اندیشی برشمرد و گفت: ارائه سازوکارهای مناسب جهت وحدت این دو نهاد، استفاده از توان علمی و مدیریتی حوزه جهت حل مشکلات موجود در دستگاه ها و نقد و بررسی منصفانه محیط فرهنگی دانشگاه با تأکید بر اصالت علم از دیگر اهداف برگزاری این هم اندیشی است.

سید مهدی محدث، همچنین مراد از وحدت حوزه و دانشگاه را همدلی، هماهنگی، همکاری و تعامل میان این دو نهاد مقدس و تأثیرگذاری بر مبنای جهان بینی و ارزش های مشترک دانست و گفت: با ورود اندیشه های غربی به جهان اسلام و اذعان تقابل سنت و مدرنیته، زمینه های جدایی میان دو نهاد تأثیرگذار فراهم شد، اما پس از پیروزی انقلاب اسلامی، اندیشه بازگشت دوباره دین به عرصه های مختلف قوت گرفت.

وی با اشاره به فعالیت های دفتر همکاری حوزه و دانشگاه گفت: این مجموعه هم اکنون با نام پژوهشگاه حوزه و دانشگاه توسعه یافته و ساختار و سازمان مناسبی جهت بستر سازی مربوط به همکاری حوزه و دانشگاه ایجاد نموده است.

دبیر هم اندیشی وحدت حوزه و دانشگاه با تأکید بر نقش بزرگان حوزه و دانشگاه در خصوص تحقق این مهم گفت: رهبران آگاه و روحانیت اصیل به عنوان وجدان بیدار امت اسلامی در عصر حاضر و اعصار گذشته، طلایه داران تحقق آرمان بزرگ وحدت حوزه و دانشگاه بودهججاند و چهره های درخشانی مانند شهید مفتح و شهید مطهری نیز مصداق عینی شناخت دقیق از ضرورت و اهمیت این وحدت و حضور روحانیت در دانشگاه برای ایجاد تفاهم و همدلی میان این دو نهاد تأثیرگذار در جریان های عمده فکری و فرهنگی به حساب می آیند.

وی خاطرنشان کرد: مسیر حرکت جامعه اسلامی در دستیابی به مرزهای توسعه یافتگی منوط به صحت مسیر حرکت دو نهاد حوزه و دانشگاه است.

سید مهدی محدث یادآور شد: نهضت تحریم تنباکو به رهبری مرجعیت شیعه، نهضت مشروطیت، نهضت ملی شدن صنعت نفت، نهضت 15 خرداد 43، پیروزی انقلاب اسلامی، حماسه مقاومت ملی در دفاع مقدس و ناکامی های استراتژیک جهانی به سرکردگی ایالات متحده در عرصه های مختلف منطقه ای و جهانی از مصادیق بارز پیامدهای مثبت و سرنوشت ساز این همدلی، همکاری و انسجام فرهنگی برای پیشبرد مقاصد ملی اسلامی است.

 به گزارش مرکز خبر حوزه، ‌آیت‌الله‌العظمی سبحانی گفتند: رفتار انسان از اندیشه او سرچشمه می گیرد و اگر عقیده و اندیشه او اصلاح شد رفتار و افعال انسان اصلاح خواهد شد و قرآن مجید اندیشه را قبل از ایمان بیان می کند.

معظم له بیان داشتند: قبل از انقلاب در فشار و تبعید بودیم و حال که انقلاب به وجود آمده نباید فقط به درس گفتن اکتفا کنیم، زیرا بزرگترین وظیفه، اهتمام به امور فرهنگی است که باید عقاید جوانان را اصلاح کنیم و از مکتب های انحرافی نجات دهیم و دانشجویان با تربیت دینی و اسلامی آموزش داده شوند تا سکولار بار نیایند.

ایشان یادآور شدند: اساتید دانشگاه نباید تنها به درس گفتن اکتفا کنند بلکه باید به انتقادات و شبهات هم پاسخ بدهند.

رئیس مؤسسه تحقیقاتی و آموزشی امام صادق(ع) وظیفه اساتید دانشگاه را بیان کرده و گفتند: آنچه وظیفه اساتید دانشگاه است این است که باید جوانان را از اندیشه سکولار و مادی گری نجات بدهند و آنها را الهی بار بیاورند، چون علم و دین در کنار هم هستند.

در ابتدای این دیدار، حجت‌الاسلام والمسلمین مولایی دبیر پنجمین همایش وحدت حوزه و دانشگاه گفت: افتخار حوزه‌های علمیه است که بزرگان حوزه، گام عملی در جهت وحدت حوزه و دانشگاه برداشته اند و هم اکنون کتاب اندیشه اسلامی ‌آیت‌الله‌العظمی سبحانی به عنوان کتب درسی دانشگاه ها قرار گرفته است.

وی افزود: وظیفه همه محافل علمی است که از کارهایی که در زمینه وحدت حوزه و دانشگاه انجام شده حمایت نمایند تا دیگران هم تشویق شوند و در این زمینه گام

دکتر احمدی عضو هیئت علمی پژوهشکده تحقیقات اسلامی سپاه با بیان این مطلب در گفتگو با خبرنگار مرکز خبر حوزه، با بیان اینکه در زمینه وحدت حوزه و دانشگاه فرهنگ سازی لازم صورت نگرفته است، بر اهمیت فرهنگ سازی در این خصوص تأکید کرد و گفت: چون وحدت این دو نهاد علمی از مقوله فرهنگ است هم دیر شکل می گیرد و هم دیر از بین می رود.

وی افزود: قریب یکصد سال در کشور ما فرهنگ جدایی حوزه و دانشگاه مطرح بوده و اکنون که به برکت انقلاب زمینه فراهم شده است، باید با متانت و دقت، اهداف عالی خود را مرحله به مرحله اجرا کنیم.

این استاد دانشگاه، نقش نخبگان فکری و اجرائی را در آینده کشور بی بدیل عنوان کرد و افزود: اگر بتوانیم در سطح نخبگان حوزه و دانشگاه به اتحاد برسیم گامی مهم در تحقق وحدت حوزه و دانشگاه برداشته ایم، زیرا معجزه بزرگ قرن یعنی انقلاب اسلامی، نتیجه اتحاد نخبگان دینی و سیاسی بود که امام(ره) آنرا عملی کرد.

عضو هیئت علمی پژوهشکده تحقیقات اسلامی، سپاه یادآور شد: طلاب و دانشجویان تحت تأثیر نخبگان حوزه و دانشگاه هستند به همین دلیل اگر نخبگان این دو نهاد اهمیت وحدت را تبیین کنند تحقق آن دور از انتظار نخواهد بود.

دکتر احمدی، با بیان اینکه اگر بتوانیم تقابل علم و دین را برطرف کنیم، گام اساسی در جهت وحدت حوزه و دانشگاه برداشته ایم گفت: انقلاب اسلامی در زمانی به وقوع پیوست که بلوک شرق و غرب سعی می کردند دین را از صحنه کلان مدیریت حذف کنند به همین دلیل همراهی دین و علم از مهمترین پیام های انقلاب اسلامی است.

وی در پایان اظهار داشت: در سند چشم انداز بیست ساله نظام، هویت پیشرفت های کشور، بومی و اسلامی است به همین دلیل دانشگاه ها باید توجه داشته باشند ضمن بهره مندی از پیشرفت های روز دنیا، مبانی انقلابی را از دست ندهند.

به گزارش مرکز خبر حوزه، ‌آیت‌الله‌العظمی مکارم شیرازی در جمع اعضای ستاد پنجمین هم اندیشی وحدت حوزه و دانشگاه گفتند: هر وقت نام بسیج و دانشگاه را در کنار هم می بینیم به آن افتخار می کنیم، زیرا دشمنان در تبلیغات خود مدعی بودند سطوح بالای جامعه از بسیج بیگانه است و بسیج را اقشار سطح پائین جامعه تشکیل می دهد، ولی با حضور اساتید بسیجی دانشگاه، دشمنان خلع سلاح شدند.

معظم له با اشاره به آیات و روایات معصومین(ع) بیان داشتند: یکی از مبانی بسیج این است که با وفاداران به نظام اسلام بجوشند و از بیگانگان دوری کنند و در مقابل آنها بایستند.

ایشان افزودند: بسیج به معنای یکی از اصول عام اسلام است و در دنیای غرب چیزی به نام بسیج وجود ندارد و اگر این تشکل نبود ما در جنگ شکست می خوردیم.

این مرجع تقلید گفتند: بسیج باید در تمام جبهه های اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی به فعالیت خود ادامه دهد.

ایشان بیان داشتند: بسیج اساتید دانشگاه، بسیار مسئله مهم و با ارزشی است، چون هدف گیری دشمن در درجه اول دانشگاه هاست و پست های کلیدی کشور و نظام در دست آنهاست و اگر بتوانند رنگ اسلامی را از دانشگاه ها بگیرند به هدف خود رسیده اند.

معظم له بیان داشتند: برنامه های دانشگاه باید با قوت و قدرت پیش برود و نباید حالت انفعالی به خود بگیرید بلکه در مقابل ارزش های ضد اسلامی حالت تهاجمی داشته باشید و از کمی تعداد نهراسید.

‌آیت‌الله‌العظمی مکارم شیرازی، یادآور شدند: مسئله وحدت حوزه و دانشگاه بسیار مهم است و این وحدت از قرن ها قبل وجود داشته و شیخ بهایی هم عالم دینی بوده و هم عالم دانشگاهی و این دو نهاد در هم ادغام بودند، ولی غربی ها آن را کاملا جدا ساخته و در زمان طاغوت اگر یک استاد دانشگاه نام خدا را می برد همه حوزویان خوشحال می شدند.

در ابتدای این دیدار، دکتر یعقوبی رئیس بسیج اساتید کشور گفت: بسیج اساتید با همکاری و یکپارچگی، حلقه های فرهنگی دین مبین اسلام را اعتلا می بخشند و اجازه نمی دهند محیط دانشگاه جولانگاه افکار غرب باشد.

 حجت‌الاسلام والمسلمین مسعود آذربایجانی در گفتگو با خبرنگار مرکز خبر حوزه اظهار داشت: فرهیختگان کشور و کسانی که رهبری فرهنگی جامعه را برعهده دارند برخاسته از دو نهاد تأثیرگذار حوزه و دانشگاه اند و وحدت رویه این دو مجموعه در فکر، باور، ارزش ها و عمل موجب سرایت به همه ابعاد جامعه می شود.

وی با بیان اینکه، وحدت حوزه و دانشگاه دارای ابعاد وسیع معرفتی، پژوهشی، آموزشی، اخلاقی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی است گفت: تحقق این مهم در گرو تشکیل یک نهاد متناسب، جامع و فراگیر است.

قائم مقام پژوهشگاه حوزه و دانشگاه افزود: هم اکنون نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها و پژوهشگاه حوزه و دانشگاه می توانند ابعاد فرهنگی و معرفتی این وحدت را جامه عمل بپوشانند اما کافی نیست.

وی با اشاره به خلأ آموزشی وحدت حوزه و دانشگاه گفت: هنوز به طرح دانشگاه اسلامی، پاسخ داده نشده و برخی از حوزویان به سوی هنجارهای دانشگاهی پیش می روند که این امور نیازمند آموزش های لازم در خصوص وحدت حوزه و دانشگاه است

 

فردا، اول ذیقعده روزی است که آسمان مدینه برای چندمین بار شاهد تولد نوزادی از نسل برگزیدگان خواهد بود، فرزندی از تبار پاکان و بزرگان، حضرت فاطمه معصومه(س)، هم او که خداوند بهشت را برای زایرانش واجب کرد.مردم و زایران و همه و همه منتظر ورود این نوزاد گرانقدر هستند، شهر را آذین بستند، نقاره زنان آماده شده اند، مدیحه سرایان سراز پا نمی‌شناسند، قم یکپارچه شور شده است، عشق به خانم حضرت فاطمه معصومه(س) در وجود همه موج می‌زند که توصیف آن کاری بس مشکل است. حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه(س) با انبوهی از زایران و مجاوران روبرو شده، آنان آمده‌اند تا در روز تلالو خورشید، در کنار آن حضرت باشند، آمده‌اند تا با کوچکترین توانایی، سهمی در این روز عزیز در کارنامه خود ثبت کنند. فاطمه معصومه(س)، دختر حضرت امام موسی کاظم(ع) فردا اول ذیعقده پای دراین کره خاکی می‌گذارند تا حضورش، کلامش و حتی ارتحال جانگدازش نیز زمینه گسترش احکام نورانی اسلام و نهضت علمی به راهبری ائمه اطهار(ع) را فراهم کند. فاطمه معصومه(س) می‌آید، تا به یاری برادر وامام خود حضرت امام رضا(ع) بشتابد، تا غریبی و غربت، روح الهی برادر را آزار ندهد. فاطمه معصومه(س) پای دراین کره خاکی می‌گذارد تا بگوید که اسلام همیشه تاریخ زنده است و ما آماده هستیم تا برای گسترش آن حتی جان خود را در راه معبود فدا کنیم و ادای دین نماییم. فاطمه معصومه(س)فردا خورشید وجودش، توتیای هزاران عاشق و شیفته خاندان عصمت و طهارت(ع) می‌شود که با جاری کردن اشک شوق، میلاد این مولود گرامی و گرانقدر را به یکدیگر تبریک گفته و از او راه حقیقت و رسیدن به معبود و معشوق را طلب می‌کنند. هزاران مخلص و مومن آمده اند، با دسته های گل و پاکتی ازابراز محبت به ائمه اطهار(ع)، تا شفاعت از بانوی گرامی اسلام حضرت فاطمه معصومه (س) بخواهند و سربلندی و عزت مسلمانان را از ایشان درخواست نمایند. امشب قم، نور باران می‌شود و ملائکه دسته دسته به این شهر می‌آیند تا در کنار مرقد مطهر حضرت فاطمه معصومه(س) و زایران و شیفتگان آن حضرت به شادی و سرور بپردازند. مرقد مطهر و پاک حضرت فاطمه معصومه(س) همچون نگینی درخشان دراین شهر خودنمایی می‌کند و دل هر پرستوی عاشقی را به سوی خود جلب کرده است. در گرانقدری آن حضرت همان بس که رسول الله فرمود: حرم اولاد من و پس از من قم است، زنی از اولاد من به نام فاطمه در قم وفات می‌کند که با شفاعتش شیعیان وارد بهشت می‌شوند. و در آخر، نام شریف آن بزرگوار، فاطمه و مشهورترین لقب آن حضرت، معصومه (س)، پدر ایشان امام هفتم شیعیان حضرت امام موسی بن جعفر(ع)و مادر مکرمه اش حضرت نجمه خاتون(س) می‌باشد. آن حضرت در اول ذی العقده سال ‪ ۱۷۳‬هجری قمری در مدینه چشم به جهان گشودند

وصیت نامه امیرالمؤمنان علی (ع)

پسرم حسن! تو و همه فرزندان و خاندانم و هر کس را که این نامه به او می رسد، به امور زیر سفارش می کنم:

- هرگز تقوای الهی را از یاد نبرید و کوشش کنید تا دم مرگ بر دین خدا باقی بمانید.

- همه با هم به ریسمان خدا چنگ بزنید و بر اساس ایمان به خدا، متحد باشید و از هم جدا نشوید. همانا از پیامبر خدا شنیدم که می فرمود: "اصلاح میان مردم، از نماز و روزه دائم، افضل است و چیزی که دین را نابود می کند، فساد و اختلاف است." و لا حول و لا قوة الّا بالله العلی العظیم!

- نزدیکان و خویشاوندان را از یاد نبرید. صله رحم کنید که صله رحم، حساب انسان را نزد خدا آسان می کند.

- الله الله درباره یتیمان! مبادا گرسنه و بی سرپرست بمانند!

- الله الله با همسایگان خوش رفتاری کنید! پیامبر آن قدر در مورد همسایه سفارش کرد که ما گمان کردیم برای همسایگان از همسایه خود، ارث قرار می دهد.

- الله الله درباره قرآن! مبادا دیگران در عمل کردن به قرآن بر شما پیشی گیرند!

- الله الله درباره نماز؛ چرا که نماز، ستون دین شماست.

- الله الله درباره ماه رمضان، که روزه آن ماه، سپری است برای آتش جهنم!

- الله الله درباره جهاد در راه خدا! از مال و جان خود در این راه، کوتاهی نکنید.

- الله الله درباره زکات مال؛ که زکات آتش خشم الهی را خاموش می کند!

- الله الله درباره امت پیامبران! مبادا مورد ستم قرار گیرند!

- الله الله درباره صحابیان پیامبرتان؛ زیرا رسول خدا درباره آنان سفارش کرده است!

- الله الله درباره فقرا و تهیدستان! آن ها را در زندگی خود شریک کنید.

- الله الله درباره بردگان و کنیزان، که آخرین سفارش پیامبر درباره آن ها بود.

- با مردم به خوشی و نیکی رفتار کنید، همان طوری که قرآن دستور داده است و به ملامت مردم، ترتیب اثر ندهید.

- امر به معروف و نهی از منکر را ترک نکنید. نتیجه ترک آن، این است که بدان و ناپاکان بر شما مسلط خواهند شد و به شما ستم خواهند کرد. آن گاه هر چه نیکان شما دعا کنند، دعای آن ها مستجاب نخواهد شد.

- بر شما باد هنگام معاشرت، فروتنی و بخشش و نیکویی درباره یکدیگر! از کناره گیری از یکدیگر و قطع ارتباط و تفرقه و تشتت بپرهیزید!

- کارهای خیر را به مدد یکدیگر و به صورت گروهی انجام دهید و از همکاری در گناهان و چیزهایی که موجب کدورت و دشمنی می شود، بپرهیزید!

- از خدا بترسید که کیفر خدا شدید است!

خداوند، نگهدار شما خاندان باشد و حقوق پیامبرش را در حق شما حفظ فرماید. اکنون با شما وداع میکنم و شما را به خدای بزرگ می سپارم و سلام و رحمتش را برای شما می خوانم.

میلاد امام حسن مجتبی علیه اسلام مبارک باشد